واژه کمپ Camp ریشهای فرانسوی دارد و در زبان انگلیسی به معنی میدان، فضای باز، در فارسی و ترکی به معنی «اٌردو» است. بیشترین کاربرد این کلمه در علوم نظامی، طبیعت گردی و موارد مشابه آن مثل حوادث طبیعی است. نظامیان و طبیعتگردهای فارسیزبان «اًردو» را به عنوان جایگزین مناسب و معادل واژه کمپ Camp پذیرفته و استفاده میکنند در صورتی که رسانهها عبارت کمپین Camping را به شکل فعل به کار میبرند، شاید به معنی اردو زدن! در حال حاضر عبارت کمپین Campain بیشتر برای نامیدن مجموعه فعالیتهای تبلیغاتی بکار میرود و به همین دلیل هم شنیدن آن تداعی کننده تبلیغات و حواشی پیرامون آن است.
در این مطلب تلاش میکنیم کمپین Campain را مستقل از کاربرد تبلیغاتی معرفی کنیم، اگرچه بیشترین ارتباط آن با کسب و کارها در تبلیغات خلاصه شده است اما تبلیغات تنها شیوه اجرای این رویه نیست. کمپینها علاوه بر تبلیغات میتواند شامل موضوعات علمی، اجتماعی، سیاسی، مذهبی، ورزشی نیز باشد. همچنین در چندسال گذشته عبارتهای «پویش» و بعد از آن «کارزار» به عنوان معادل کمپین پیشنهاد و استفاده شده است. ما به دلیل مغایرت نسبی و پرکاربرد بودن خود واژه اصلی در این مطلب Camping را بیشتر با نوشتار فارسی آن به معنی و مفهومی که به آن اشاره کردیم به کار میبریم.
در کسب و کار، کمپین Campain به مجموعه فعالیتهایی گفته میشود که در محدودهی مشخصی برای هدف مشخصی برنامهریزی میشود. این فعالیتها میتواند با هدف تبلیغات، اطلاعرسانی، برندسازی یا توسعه انجام شود
پرداختن به ویژگیهای یک رویه، راهی کوتاه و سریع برای شناخت و فهم ماهیت آن است. برای درک مهفوم – و نه معنی – «کمپین» دست به دامن ریشه واژه و لغتنامه شدن یا تورق محتوای برنامهریزی بازاریابی و تبلیغات ذهن را به سمت و سویی میبرد که گویی «کمپین» یا چادر زدن در طبیعت است یا هیاهوی تبلیغاتی برای فلان محصول تلبنار شده در انبار که باید به زور شعار و رسانه و جایزه به مشتری قالب کرد، در صورتی که «کمپینها» در ابتدا ماهیتی کاملا غیر تجاری تبلیغاتی داشتهاند. امروز آنچه «کمپین» نامیده و شناخته میشود صرف نظر از موضوع ویژگیهایی دارد است که به مهمترین آنها اشاره میکنیم.
موج سواری کمپینها
اکثر کمپینها به جریانات اجتماعی مثل یلدا، نوروز، کریسمس، رویدادهای بزرگ ملی جهانی قلاب میشود تا تاثیرگذاری بیشتر و بهتری داشته باشند. خرید ویژه یلدا، نوروز، جمعه سیاه و مناسبتهای مختلف همیشه بهترین بهانه برای سوار کردن اهداف کمپین روی موج جریانات است. اگرچه این – موج سواری روی جریانات اجتماعی – یک قاعده کلی و اصولی نیست اما اینقدر به کار میرود که هر شرکت و سازمانی برای هر هدفی که میخواهد کمپین برگزار کند اول از همه تقویم را ورق میزند. حتا کمپینهای سیاسی هم وقتی با جریانات ملی و مذهبی آمیخته میشود نتایج مشخصتری به بار میآورد. بنابراین اولین ویژگی برجسته کمپینها متصل کردن آن به یک جریان است. گاهی جریانات باعث ایجاد کمپین میشود، مثل یک حادثه طبیعی یا غیرمترقبه که منجر به ایجاد حمایتهای اجتماعی در قالب «کمپین» میشود.
کمپین و رسانه
بخش قابل توجهی از بودجه تبلیغات چه با «کمپین» و چه بدون «کمپین» رسانهها و متولیان تبلیغات را به موفقیت میرساند نه کسی که هزینه آن را پرداخت کرده است. واقعیت ناخوشایندی است اما حقیقت دارد. به همین دلیل است که بیشتر کمپینها از طرف تبلیغاتچیها پیشنهاد، سازماندهی و مدیریت میشود تا مدیران بازاریابی و فروش. همچنین رسانهها و صاحبان رسانه نقش تعیین کنندهای در بزرگ کردن محتوا و نتایج کمپینها دارند. این نقش امروزه با دقت آمارهای دیجیتال کمرنگتر شده است اما هممچنان وجود دارد. امروز تعامل «رسانه» و «کمپین» شبیه قصه مرغ و تخم مرغ نیاز و پیشنیاز یکدیگر هستند.
کمپین، زمان و هزینه
برخلاف تبلیغات عادی اکثر کمپینها محدودیت زمانی دارند. در مقطع محدودی مزیت یا قابلیتی را جار زده و دعوت به همراهی میکنند. حتا مدل تکرارپذیر آن هم (مثل کمپینهای خرید سال نو) هرسال با ایدههای مختلفی ارائه میشود. همچینن «کمپینها» از مدلهای تدریجی و درصدی هزینهکرد تبعیت نکرده و بودجه مشخصی را از قبل روی میز مجری میگذارد. این امر در سایر مدلهای تبلیغ و اطلاعرسانی قطعیتی شبیه به این ندارد. تبلیغات سنتی معمولا در مقابل زمان و هزینه انعطافپذیری بیشتری دارند.
کمپینها و شاخصها
انتظارات پشت هر «کمپین» واضحتر از سایر مدلهای اطلاعرسانی و تبلیغات است. با اتکاء به آمارهای دقیق ابزارهای دیجیتال تعیین انتظارات و شاخصهای اندازهگیری آن به یک روال معمول و عادی در برنامهریزی کارزارها درآمده است. این انتظارات از شاخصهای عادی مثل تعداد بازدید و دیده شدن تا رسیدن به هدف نهایی متغییر است.
رویدادها و کمپین
در مورد هر یک از موضوعات یاد شده برای اجرای «کمپین» رویداد هم وجود دارد. «رویداد» با «کمپین» با وجود نقاط مشترک زیاد تفاوتهای اساسی دارد و در بسیاری از مواقع باهم تلفیق میشود. این شیوه کمتر مورد علاقه تبلیغاتچیهاست مگر این که خودشان ذینفع یا برگزار کننده رویداد هم باشند. برعکس کمپینهای غیر تبلیغاتی، سایر کارزارها (علمی، مذهبی، سیاسی، ورززشی و..) در کنار رویدادها متقاعد کنندهتر به نظر میرسند و تاثیر بیشتری بر جامعه مخاطب دارند.
معایب نادیده و ناگفتهی کمپینها
اول: تقلیدپذیری اولین ناگفته ناخوشایند در مورد «کمپینها» است، خصوصا تقلید کسب و کارهای کوچک از نحوه اجرا و هزینهکرد کارزارهای برندهای بزرگ. دوم: حواله کردن انتظارات متورم شده بخش فروش و تبلیغات به یک کمپین دردسر بزرگ دیگری است که کسب و کارها را از چاله نفروختن به چاه نفروختن بعلاوه هزینهکردن میاندازد. سوم: بسیاری از کسب و کارها کمپینها را به عنوان سوپاپ اطمینان بخش فروش یا آخرین راه فرار در نظر میگیرند. این شکل از مدیریت تبلیغات یعنی هزینهکردن احساسی. اغراق در نتایج و دستاوردهای کمپینها را قبل گفتم اما از زبان تبلیغاتچیها، متاسفانه این خودموفقیت پنداری دامنگیر بخش بزرگی از کسب و کارهای نوپای فناوری شده است. وقتی کمپین راه انداخته میشود معمولا واقعیتهای مالی و نحوه بازگشت هزینهها به صورت شفاف بازگو نمیشود مبادا که سرمایهگذار یا برخی از اعضاء تیماجرایی در شکل همکاری خود تجدید نظر کنند.
این ناگفتهها به معنی پرهیز از اجرای کارزارهای تبلیغاتی نیست. کمپین تنها بخشی از روند مدیریت تبلیغات است و تبلیغات با تمام شاخ و برگها زیرمجموعه بازاریابی است. بهتر است بهجای نگاه کردن به روشهای دیگرن، برنامههای بازاریابی خودتان را دنبال کنید. قطعا در یک برنامه خوب رصد درست رقبا و اجراهای خلاقانه تبلیغات متناسب با بودجه و شرایط کسب و کار هم وجود دارد اما تقلید بدون برنامه عواقب و هزینههای جبرانناپذیری دارد.
منبع: در این مطلب از منبع مشخص و خاصی استفاده نشده است. این مطلب حاصل پراکندهخوانیها، تجربه و برداشت شخصی نویسنده است.
افسوس که این مطالب خوب، نه خوب تیتربندی شدهاند و این حجم «عظیم» از غلطهای املایی و نگارشی را در خود جای دادهاند.
امروزه، متأسفانه، غلطهای املایی در میان بسیاری از نویسندگان فضای وب و برنامهنویسها و… ساری و جاریست، اتفاق خوشایندی نیست، ولی با ارفاق میتوان با آن کنار آمد. اما اینکه فردی مانند شما داعیۀ کپیرایتری دارد و این تعداد زیاد از غلطهای املایی را در متن شاهد هستیم، رویهایست که چندان جالب نیست و به اعتبار وبسایت شما خدشه وارد میکند.
لطفاً متنها را پیش از ارسال، بازخوانی کنید تا غلطهای املایی کاهش یابد. نیاز به ویرایش هم جای خود. خودروی خارجشده از خط تولید اگر ایرادی داشته باشد، در قدم اول اعتبار کارخانه را زیر سؤال میبرد.
سلام
به نظر من جناب سعیدی انتظار مطلق داشتن از رسانههایی که با حداقل هزینه و درآمد در وب فارسی محتوا تولید میکنند کمی کمال گرایانه است. توضیحات شما به صورت کلی قابل قبول اما بهتر نبود مثلا میگفتید مشکل تیتر بندی این مطلب چیه و اگر شما بودید چطور تیتر میزید؟ همینطور در مورد غلطهای املایی و انشایی که گفتید هم اشاره ای نکردید
من همزمان چند سایت مختلف را توی این حوزه کاری مطالعه میکنم و الحق این سایت از همه کمتر مشکلاتی که شما اشاره کردید را دارد اگرچه من هم موافق که در نوشتن بعضی مطالب شتابزدگی وجود دارد
خوب اما از واقعیت بدور بود بیشتر